داستان قدیمی
شنگول و منگول رو همه شنیدند.بزبز قندی یا شَنگول و مَنگول (نامهای دیگر: الیل و شلیل، انگک و منگک، بزک زنگوله پا و…) داستانی کودکانه است. به عقیده برخی ، اصل این داستان ترکی هست و برخی هم میگویند آلمانی است و توسط برادران گریم گردآوری شدهاست. اما روایتهای مختلفی در کشورها و فرهنگهای مختلف از این داستان وجود دارد.
فروشگاه اینترنتی ایمانیاز ،این داستان معروف و قدیمی را با انتشارات آفتاب طلایی در اختیار شما قرار میدهد.
خلاصه ای از این داستان معروف :
یک روز مامان بزی به قصد خرید می خواست از خانه خارج شود. اما نگران گرگ سیاه بدجنس بود.
بنابراین بره های خود را جمع کرد و به آن ها گفت: من تصمیم دارم به جنگل بروم. شما باید مراقب باشید و در خانه را روی هیچ کس باز نکنید.بره ها هم قول دادند که به حرف مادرشان گوش کنند.
مامان بزی قبل از رفتن به بره ها گفت: شما که گرگ بدجنس را می شناسید. او پاهای سیاهی دارد. بنابراین اگر پشت در آمد اول به اهای او نگاه کنید. مبادا در خانه را روی آن باز کنید ....